فرق هبه و ابرا | راهنمای جامع تفاوت های حقوقی و نکات کلیدی
فرق هبه و ابرا
هبه و ابرا دو مفهوم حقوقی متفاوت اما در ظاهر مشابه هستند که هر دو به نوعی به «بخشش» یا «گذشت» از یک حق اشاره می کنند، اما ماهیت، شرایط و آثار حقوقی کاملاً متفاوتی دارند. درک این تفاوت ها برای جلوگیری از مشکلات حقوقی، به خصوص در مواردی مثل بخشیدن مهریه، حیاتی است تا بدانیم کدام انتخاب بهترین راهکار قانونی را پیش روی ما می گذارد و آیا امکان رجوع از بخشش ما وجود دارد یا خیر.
شاید بارها شنیده باشید که یکی می گوید «فلان مال را به تو هبه کردم» یا دیگری می گوید «بدهی ات را ابرا کردم». هر دو جمله حس بخشش و سخاوت را به ذهن می آورند، اما پشت پرده حقوقی شان زمین تا آسمان فرق دارد. اصلاً چرا باید فرق این دو را بدانیم؟ چون تصمیم گیری در مورد بخشش یک مال یا گذشت از یک طلب می تواند آینده مالی و حقوقی ما را حسابی تحت تاثیر قرار دهد. فرض کنید همسر شما قصد دارد مهریه اش را به شما ببخشد؛ اگر نداند تفاوت هبه و ابرا چیست، ممکن است راهی را انتخاب کند که بعداً پشیمانی و دردسر به دنبال داشته باشد. این مقاله قرار است همین گره ها را باز کند و به شما کمک کند با چشم باز و آگاهانه قدم بردارید.
ابرا چیست؟ رها ساختن از بند تعهد
بیایید اول سراغ ابرا برویم. ابرا یعنی یک نفر از حق خودش می گذرد و طرف مقابل را از انجام یک تعهد یا پرداخت یک دین راحت می کند. مثل این می ماند که شما به یکی پول قرض داده اید و حالا می گویید: نمی خواهد برگردانی، حلالت باشد. به همین سادگی! در قانون مدنی ما، ماده ۲۸۹ خیلی شفاف می گوید: «ابراء عبارت از این است که داین از حق خود باختیار صرف نظر نماید.» یعنی طلبکار با اختیار خودش از طلبی که دارد می گذرد. این صرف نظر کردن باعث می شود مدیون (همان بدهکار) دیگر هیچ تعهدی برای پرداخت آن دین نداشته باشد و اصطلاحاً ذمه اش بری شود.
ماهیت حقوقی ابرا: ایقاعی بودن
یکی از مهم ترین نکاتی که ابرا را از بقیه اعمال حقوقی جدا می کند، ماهیت «ایقاعی» بودن آن است. ایقاع یعنی یک عمل حقوقی که فقط با اراده یک نفر اتفاق می افتد و نیازی به قبول طرف مقابل ندارد. بله، درست شنیدید! برای اینکه ابرا اتفاق بیفتد، فقط کافی است طلبکار بخواهد و اعلام کند که از حقش گذشته است؛ مدیون لازم نیست بگوید «قبول می کنم». همین که طلبکار اراده کند، ابرا محقق می شود و مدیون بری الذمه می گردد. این تفاوت اساسی ابرا با «عقد» است که نیاز به ایجاب و قبول دو طرف دارد.
شرایط صحت ابرا
هرچند ابرا یک عمل یک طرفه است، اما مثل هر عمل حقوقی دیگری، شرایطی برای صحیح بودن دارد که باید رعایت شود:
- اهلیت ابراکننده (داین): کسی که می خواهد طلبش را ابرا کند، باید اهلیت قانونی داشته باشد؛ یعنی بالغ، عاقل و رشید باشد. یک بچه نمی تواند بدهی کسی را ببخشد یا یک فرد سفیه (کسی که توانایی اداره اموالش را ندارد) نمی تواند این کار را انجام دهد.
- وجود دین: ابرا فقط در مورد دین یا تعهد معنی پیدا می کند. یعنی حتماً باید یک بدهی یا وظیفه ای وجود داشته باشد که قرار است از آن صرف نظر شود. نمی توان چیزی را ابرا کرد که از اول وجود نداشته یا قبلاً ساقط شده است.
- قصد و رضا: ابراکننده باید با قصد و اراده کامل و بدون هیچ اجبار و اکراهی این کار را انجام دهد. اگر کسی تحت فشار یا تهدید بدهی را ابرا کند، آن ابرا باطل است.
آثار حقوقی ابرا: سقوط تعهد و غیرقابل رجوع بودن
وقتی ابرا به درستی اتفاق می افتد، دو اثر مهم دارد:
- سقوط تعهد و برائت ذمه مدیون: اولین و مهم ترین اثر، این است که بدهی از بین می رود و مدیون دیگر مسئول پرداخت آن نیست. انگار که بدهی را کامل پرداخته است.
- غیرقابل رجوع بودن ابرا: این یکی از مهم ترین ویژگی های ابرا و نقطه تمایز آن با هبه است. یک بار که دین ابرا شد، طلبکار دیگر نمی تواند از حرفش برگردد. یعنی دیگر نمی تواند بگوید «پشیمان شدم و دوباره طلبم را می خواهم». ماده ۸۰۶ قانون مدنی هم این موضوع را تأیید می کند: «هرگاه داین طلب خود را به مدیون ببخشد حق رجوع ندارد.» این بخشش طلب همان ماهیت ابرا را دارد و خیال مدیون را برای همیشه راحت می کند.
انواع ابرا
ابرا هم می تواند شکل های مختلفی داشته باشد:
- ابرا معوض و غیرمعوض: معمولاً ابرا غیرمعوض است، یعنی بدون اینکه چیزی در مقابلش گرفته شود، اتفاق می افتد. اما گاهی ممکن است داین در ازای ابرا، چیزی یا کاری از مدیون بخواهد. مثلاً بگوید: «بدهی ات را می بخشم اگر فلان کار را برایم انجام دهی.» البته اگر این «عوض» آن قدر مهم شود که هدف اصلی از معامله را تغییر دهد، دیگر ممکن است ابرا نباشد و تبدیل به یک عقد دیگر شود.
- ابرا عام و خاص: ابرا عام یعنی طلبکار تمام بدهی هایی که مدیون به او دارد را می بخشد. اما ابرا خاص یعنی فقط یک بدهی مشخص (مثلاً فقط بدهی مربوط به خرید ماشین) ابرا می شود.
- ابرا معلق و منجز: ابرا منجز یعنی همان لحظه که اعلام شد، اتفاق می افتد و هیچ قید و شرطی ندارد. اما ابرا معلق یعنی طلبکار ابرا را به وقوع یک شرط یا حادثه در آینده موکول می کند. مثلاً: «اگر در کنکور قبول شدی، آن پولی که به من بدهکاری را نمی خواهم.» در مورد ابرا معلق بین فقها و حقوقدانان اختلاف نظر وجود دارد، اما نظر غالب این است که ابرا معلق به شرطی که شرط نامشروع نباشد و تحقق آن قطعی باشد، صحیح است.
موارد خاص در ابرا
- ابرا دین میت: جالب است بدانید که حتی اگر مدیون فوت کرده باشد، طلبکار می تواند بدهی او را ابرا کند. ماده ۲۹۱ قانون مدنی می گوید: «ابراء ذمه میت از دین صحیح است.» این کار به وراث میت کمک می کند که بار بدهی از دوش متوفی برداشته شود.
- ابرا در بیماری منجر به فوت: اگر کسی در زمان بیماری منجر به فوت، بدهی را ابرا کند، این ابرا تا سقف یک سوم اموال او صحیح است و مازاد بر آن نیاز به اجازه ورثه دارد. این موضوع برای جلوگیری از سوءاستفاده های احتمالی از وضعیت خاص فرد بیمار است.
ابرا یک عمل حقوقی یک طرفه است که به محض اعلام اراده طلبکار، دین را برای همیشه ساقط می کند و دیگر امکان رجوع از آن وجود ندارد. این ویژگی، ابرا را به ابزاری قدرتمند برای بخشش های قطعی تبدیل می کند.
هبه چیست؟ بخشیدن مال و انتقال مالکیت
حالا برویم سراغ هبه که شاید آشناتر به نظر برسد. هبه در زبان ساده یعنی «هدیه دادن» یا «بخشیدن یک مال». وقتی شما یک هدیه به کسی می دهید، در واقع دارید آن مال را به او هبه می کنید. در قانون مدنی، ماده ۷۹۵ هبه را این طور تعریف کرده: «هبه عقدی است که بموجب آن یکنفر مالی را مجاناً به کس دیگری تملیک می کند؛ تملیک کننده واهب، طرف دیگر را متهب، مالی را که مورد هبه است عین موهوبه می گویند.» پس در هبه، یک نفر (واهب یا بخشنده) مال خودش را بدون هیچ چشم داشتی به دیگری (متهب یا هدیه گیرنده) می دهد و مالکیت آن مال به متهب منتقل می شود.
ماهیت حقوقی هبه: عقدی بودن
برخلاف ابرا که یک ایقاع (عمل یک طرفه) بود، هبه یک «عقد» است. یعنی برای اینکه هبه محقق شود، نیاز به توافق دو طرف دارد: واهب باید پیشنهاد بخشش (ایجاب) را بدهد و متهب هم باید آن را قبول کند. اگر متهب قبول نکند، هبه ای در کار نیست. پس در هبه، اراده هر دو طرف (واهب و متهب) برای انجام عمل حقوقی ضروری است.
هبه دارای سه رکن اصلی است:
- واهب: کسی که مال را می بخشد.
- متهب: کسی که مال به او بخشیده می شود و قبول می کند.
- عین موهوبه: مالی که مورد هبه قرار گرفته است. (مثلاً یک خانه، ماشین، یا مقداری پول)
شرایط صحت هبه
برای اینکه عقد هبه به صورت صحیح انجام شود، علاوه بر شرایط عمومی صحت معاملات، یک سری شرایط اختصاصی هم لازم است:
- اهلیت واهب و متهب: هر دو طرف، یعنی بخشنده و گیرنده، باید بالغ، عاقل و رشید باشند تا بتوانند در مال خودشان تصرف کنند یا مالی را بپذیرند.
- قصد و رضا: هر دو طرف باید با قصد و اراده آزاد و بدون اجبار و اکراه، این معامله را انجام دهند.
- قبض عین موهوبه: این شرط، مهم ترین و کلیدی ترین شرط صحت هبه است که آن را از بسیاری از عقود دیگر متمایز می کند. هبه تا زمانی که «عین موهوبه» (مال بخشیده شده) به تصرف متهب درنیاید، کامل و محقق نمی شود. یعنی اگر واهب بگوید «این ماشین مال تو»، اما ماشین را تحویل ندهد و متهب هم آن را قبض نکند، هبه ای اتفاق نیفتاده است (ماده ۷۹۸ قانون مدنی). قبض می تواند توسط خود متهب یا وکیل او انجام شود و حتماً باید با اذن واهب باشد.
- مالکیت واهب بر عین موهوبه: واهب باید مالک آن مالی باشد که می بخشد. شما نمی توانید مال کسی دیگر را به دیگری هبه کنید.
- موضوع هبه باید عین باشد: هبه فقط در مورد مال «عین» (یعنی چیزی که وجود خارجی دارد و قابل لمس است) صحیح است و نمی توان منفعت یا دین را هبه کرد. البته بخشیدن دین به مدیون خودش، حکم ابرا را پیدا می کند که در ادامه به آن می پردازیم.
آثار حقوقی هبه: تملیک عین موهوبه و قابل رجوع بودن
با تحقق عقد هبه، دو اثر عمده اتفاق می افتد:
- تملیک عین موهوبه به متهب: مالکیت مالی که هبه شده، از واهب به متهب منتقل می شود و متهب مالک جدید آن مال می شود.
- قابل رجوع بودن هبه: این ویژگی، دومین تفاوت بزرگ هبه با ابرا است. اصولاً واهب (بخشنده) می تواند بعد از اینکه هبه اتفاق افتاد و قبض هم انجام شد، از هبه خود رجوع کند. یعنی می تواند بگوید «پشیمان شدم و مالم را پس می خواهم». این قابلیت رجوع، هبه را یک عقد جایز می کند که هر لحظه قابل فسخ است (ماده ۸۰۳ قانون مدنی).
انواع هبه: معوض و غیرمعوض
هبه هم می تواند دو نوع باشد:
- هبه غیرمعوض: رایج ترین نوع هبه است که در آن واهب بدون هیچ چشم داشت و عوضی، مالش را به متهب می بخشد. مثلاً پدر به پسرش خانه هدیه می دهد.
- هبه معوض: در این حالت، واهب شرط می کند که متهب در ازای دریافت هبه، کاری انجام دهد یا مالی را به واهب ببخشد. مثلاً پدر به پسرش یک زمین می دهد به شرط اینکه پسر هم مبلغی پول به او بدهد یا از مادرش مراقبت کند.
موارد استثناء عدم رجوع از هبه
هرچند اصل بر قابل رجوع بودن هبه است، اما ماده ۸۰۳ قانون مدنی چند مورد را استثنا کرده که در آنها واهب دیگر نمی تواند از هبه رجوع کند:
- هبه به پدر، مادر یا اولاد واهب: اگر شما مالی را به پدر، مادر یا فرزندان خود هبه کنید، دیگر نمی توانید از آن برگردید. این حکم به خاطر رابطه خویشاوندی نزدیک و اهمیت آن است.
- هبه معوض که عوض آن داده شده باشد: اگر هبه از نوع معوض بوده و متهب هم آن عوض یا شرط را انجام داده باشد، دیگر واهب نمی تواند رجوع کند.
- خروج عین موهوبه از مالکیت متهب: اگر متهب مالی که به او هبه شده را بفروشد، وقف کند، تلف شود یا به هر طریقی مالکیتش از آن مال سلب شود، دیگر امکان رجوع برای واهب وجود ندارد.
- فوت واهب یا متهب: اگر بعد از قبض مال، واهب یا متهب فوت کند، هبه قطعی شده و دیگر امکان رجوع از آن وجود ندارد (ماده ۸۰۵ قانون مدنی).
مقایسه جامع: تفاوت های کلیدی هبه و ابرا
حالا که با هر دو مفهوم هبه و ابرا آشنا شدیم، می توانیم تفاوت های اصلی و کلیدی آنها را در یک جدول جمع بندی کنیم تا تصویر واضح تری داشته باشید. این تفاوت ها واقعاً مهم اند و تصمیم گیری شما را برای آینده حقوقی تان شکل می دهند:
| ویژگی | هبه | ابرا |
|---|---|---|
| ماهیت حقوقی | عقد (نیاز به ایجاب و قبول دو طرف) | ایقاع (عمل یک طرفه با اراده داین) |
| موضوع | عین معین (یک مال مشخص و موجود، مثل خانه، ماشین، پول نقد) | دین یا تعهد (یک بدهی یا وظیفه مالی بر عهده مدیون) |
| قابلیت رجوع | اصولاً قابل رجوع است (به جز موارد استثناء در ماده ۸۰۳ ق.م.) | غیرقابل رجوع است |
| نیاز به قبول طرف مقابل | نیاز به قبول متهب (کسی که هبه به او می شود) دارد | نیاز به قبول مدیون (بدهکار) ندارد |
| نیاز به قبض | شرط صحت است (مال باید به تصرف متهب درآید تا هبه کامل شود) | مطرح نیست (موضوع دین است، نه عین فیزیکی) |
| اثر حقوقی | تملیک (انتقال مالکیت مال از واهب به متهب) | اسقاط تعهد / برائت ذمه (از بین رفتن بدهی و رفع مسئولیت مدیون) |
| طرفین | واهب (بخشنده مال) و متهب (گیرنده مال) | داین (طلبکار) و مدیون (بدهکار) |
توضیح جزئی تر تفاوت ها
بگذارید با یک مثال ساده این تفاوت ها را بیشتر روشن کنیم:
- ماهیت حقوقی: فکر کنید می خواهید به دوستتان یک کتاب هدیه بدهید. شما می گویید «این کتاب برای تو» (ایجاب)، او هم می گوید «ممنون، قبول می کنم» (قبول). این شد هبه. حالا اگر دوستتان به شما بدهکار باشد و شما بگویید «نمی خواهم پولم را پس بدهی»، همین که شما این را بگویید، او بری الذمه می شود، حتی اگر او بگوید «نه، می خواهم پس بدهم!» چون ابرا یک طرفه است.
- موضوع: هبه همیشه درباره یک «چیز» است، یک مال مشخص و مادی. اما ابرا درباره یک «تعهد» است، یک بدهی یا وظیفه. شما نمی توانید یک بدهی را هبه کنید، اما می توانید آن را ابرا کنید.
- قابلیت رجوع: این مهم ترین تفاوت است. اگر همان کتاب را به دوستتان هبه کردید، تا وقتی که کتاب را نفروخته یا به کس دیگری هدیه نداده، شما می توانید بروید و بگویید «پشیمان شدم، کتابم را پس بده». اما اگر بدهی اش را ابرا کردید، دیگر تمام است؛ نمی توانید بگویید «نمی خواهم پس بدهی» و فردا بروید و بگویید «پشیمان شدم، پولم را پس بده». این ابرا مثل یک مهر ابطال است که برای همیشه روی بدهی می خورد.
- نیاز به قبض: در هبه، اگر شما گران ترین هدیه دنیا را هم به کسی بدهید، تا وقتی که او آن را به دست نگیرد، هبه کامل نشده است. اما در ابرا، هیچ قبض و تصرفی لازم نیست؛ فقط اعلام اراده کافی است.
کاربرد هبه و ابرا در مهریه: کدام یک برای بخشش مهریه مناسب تر است؟
یکی از پرتکرارترین و مهم ترین موارد کاربرد هبه و ابرا در زندگی واقعی، بحث بخشش مهریه است. خیلی وقت ها خانم ها به دلایل مختلفی مثل ادامه زندگی مشترک یا توافق برای طلاق، تصمیم می گیرند تمام یا قسمتی از مهریه شان را به همسرشان ببخشند. در اینجا انتخاب بین هبه و ابرا می تواند تبعات حقوقی بسیار متفاوتی داشته باشد. بیایید ببینیم هر کدام چطور عمل می کنند:
بخشیدن مهریه به روش هبه
مهریه می تواند به دو صورت «عین معین» (مثل یک خانه، سکه مشخص و موجود) یا «دین» (وجه نقد یا سکه بهار آزادی که هنوز پرداخت نشده) باشد. اگر مهریه از نوع عین معین باشد، مثل اینکه خانه ای به عنوان مهریه تعیین شده و به ملکیت زن درآمده است، زن می تواند این خانه را به همسرش هبه کند. در این صورت، شرایط صحت هبه (مثل قبض) و همچنین قابلیت رجوع از هبه کاملاً برقرار است. یعنی اگر زن در شرایط عادی (غیر از استثنائات ماده ۸۰۳) باشد، می تواند از هبه اش رجوع کند و خانه اش را پس بگیرد.
اما اگر مهریه از نوع دین باشد (که در اکثر موارد همین طور است)، مثلاً چند صد سکه بهار آزادی که مرد متعهد به پرداخت آنهاست، هبه این «دین» به مدیون (خود مرد) طبق ماده ۸۰۶ قانون مدنی، حکم ابرا را پیدا می کند. ماده ۸۰۶ می گوید: «هرگاه داین طلب خود را به مدیون ببخشد حق رجوع ندارد.» پس اگر زن، مهریه را که یک دین بر گردن مرد است، به او «ببخشد»، این بخشش در واقع ابرا محسوب شده و دیگر قابل رجوع نیست. اینجاست که سردرگمی ها شروع می شود! چون ظاهر کار «هبه» بوده، اما باطن حقوقی اش «ابرا».
چالش ها و مزایا/معایب: اگر مهریه عین معین باشد و هبه شود، زن می تواند از آن رجوع کند، مگر اینکه یکی از موارد استثنای ماده ۸۰۳ اتفاق افتاده باشد (مثلاً مرد پدر یا اولاد زن باشد یا عین موهوبه از مالکیت مرد خارج شود). این یعنی ممکن است بخشش مهریه با این روش، پایدار نباشد. اما اگر مهریه دین باشد و به ظاهر هبه شود، به دلیل حکم ماده ۸۰۶، غیرقابل رجوع خواهد بود.
بخشیدن مهریه به روش ابرا
مهریه اصالتاً یک دین است که بر ذمه مرد قرار دارد. بنابراین، زن می تواند به راحتی و با اطمینان، این دین را «ابرا» کند. وقتی زن مهریه را ابرا می کند، به محض اعلام اراده اش، دین از گردن مرد برداشته می شود و دیگر هیچ راهی برای رجوع از آن وجود ندارد. ابرا مهریه یک عمل حقوقی یک طرفه و غیرقابل برگشت است.
مزایا و پایداری: بدون شک، برای اطمینان از اینکه بخشش مهریه به صورت قطعی و غیرقابل رجوع باشد، «ابرا مهریه» روش پایدارتر و مطمئن تری است. در این حالت، هیچ جای بحثی برای پشیمانی و رجوع وجود ندارد و مرد برای همیشه از پرداخت مهریه بری الذمه می شود.
توصیه حقوقی برای زوجین
پس اگر قصد دارید مهریه را ببخشید و می خواهید این بخشش قطعی و غیرقابل رجوع باشد، بهترین و مطمئن ترین راه، «ابرا مهریه» است. بهتر است این کار حتماً در یک دفتر اسناد رسمی و به صورت «سند رسمی ابرا مهریه» یا «صلح نامه» انجام شود. چرا که سند رسمی، اعتبار و اثبات بسیار بالاتری دارد و جلوی هرگونه ادعای احتمالی در آینده را می گیرد. سند رسمی ابرا مهریه شفافیت و اطمینان خاطر بیشتری برای هر دو طرف ایجاد می کند.
نتیجه گیری: انتخاب آگاهانه برای آینده حقوقی شما
همان طور که دیدیم، «هبه» و «ابرا» با وجود شباهت ظاهری در مفهوم «بخشش»، تفاوت های حقوقی بنیادینی دارند که درک آنها برای هر کسی ضروری است. به یاد داشته باشید که هبه یک «عقد» است، درباره «مال» صحبت می کند، نیاز به «قبض» دارد و اصولاً «قابل رجوع» است. در مقابل، ابرا یک «ایقاع» است، به «دین و تعهد» می پردازد، نیازی به «قبض» ندارد و از همه مهم تر، «غیرقابل رجوع» است.
این تفاوت ها، به خصوص در مواردی مثل بخشش مهریه، می تواند سرنوشت ساز باشد. اگر می خواهید از بخشش خود به هیچ عنوان پشیمان نشوید، «ابرا» بهترین انتخاب است؛ اما اگر قابلیت رجوع را برای خود محفوظ می دانید، هبه ممکن است مد نظر باشد (البته با در نظر گرفتن استثنائات!).
هیچ گاه بدون مشورت با یک متخصص حقوقی اقدام به انجام چنین اعمال حقوقی مهمی نکنید. یک وکیل کاربلد می تواند با توجه به شرایط خاص شما، بهترین و مطمئن ترین راهکار را پیشنهاد دهد تا از بروز مشکلات احتمالی در آینده جلوگیری کنید. برای تصمیم گیری آگاهانه و حفظ حقوق خود، حتماً با کارشناسان حقوقی مشورت کنید.
مواد قانونی مرتبط
برای تکمیل اطلاعات و ارجاع دقیق به قوانین، در ادامه مواد قانونی مهم مرتبط با هبه و ابرا در قانون مدنی ایران آورده شده است:
- ماده ۲۸۹ قانون مدنی (تعریف ابرا): «ابراء عبارت از این است که داین از حق خود باختیار صرف نظر نماید.»
- ماده ۲۹۰ قانون مدنی (اهلیت ابراکننده): «ابراء وقتی موجب سقوط تعهد می شود که متعهد برای ابراء اهلیت داشته باشد.»
- ماده ۲۹۱ قانون مدنی (ابرا ذمه میت): «ابراء ذمه میت از دین صحیح است.»
- ماده ۷۹۵ قانون مدنی (تعریف هبه): «هبه عقدی است که به موجب آن یکنفر مالی را مجاناً به کس دیگری تملیک می کند تملیک کننده واهب طرف دیگر را متهب ، مالی را که مورد هبه است عین موهوبه می گویند.»
- ماده ۷۹۶ قانون مدنی (اهلیت واهب): «واهب باید برای معامله و تصرف در مال خود اهلیت داشته باشد.»
- ماده ۷۹۷ قانون مدنی (مالکیت واهب): «واهب باید مالک مالی باشد که هبه می کند.»
- ماده ۷۹۸ قانون مدنی (قبض در هبه): «هبه واقع نمی شود مگر با قبول و قبض متهب اعم از اینکه مباشر قبض خود متهب باشد یا وکیل او و قبض بدون اذن واهب اثری ندارد.»
- ماده ۸۰۱ قانون مدنی (هبه معوض): «هبه ممکن است معوض باشد و بنابراین واهب می تواند شرط کند که متهب مالی را به او هبه کند یا عمل مشروعی را مجاناً بجا آورد.»
- ماده ۸۰۲ قانون مدنی (فوت قبل از قبض): «اگر قبل از قبض واهب یا متهب فوت کند هبه باطل میشود.»
- ماده ۸۰۳ قانون مدنی (موارد عدم رجوع از هبه): «بعد از قبض نیز واهب میتواند به ابقاء عین موهوبه از هبه رجوع کند مگر در موارد ذیل: ۱- در صورتی که متهب پدر یا مادر یا اولاد واهب باشد. ۲- در صورتی که هبه معوض بوده و عوض هم داده شده باشد. ۳- در صورتی که عین موهوبه از ملکیت متهب خارج شده یا متعلق حق غیر واقع شود خواه قهراً مثل اینکه متهب به واسطه فلس محجور شود خواه اختیاراً مثل اینکه عین موهوبه به رهن داده شود.»
- ماده ۸۰۵ قانون مدنی (فوت بعد از قبض): «بعد از فوت واهب یا متهب رجوع ممکن نیست.»
- ماده ۸۰۶ قانون مدنی (بخشیدن طلب به مدیون): «هرگاه داین طلب خود را به مدیون ببخشد حق رجوع ندارد.»
- ماده ۸۰۷ قانون مدنی (صدقه): «اگر کسی مالی را به عنوان صدقه به دیگری بدهد حق رجوع ندارد.»
- ماده ۴۷ قانون ثبت (لزوم ثبت صلح نامه و هبه نامه در برخی موارد): «در نقاطی که اداره ثبت اسناد و املاک و دفا تر اسناد رسمی موجود بوده و وزارت عدلیه مقتضی بداند ثبت اسناد ذیل اجباری است: ۱- کلیه عقود و معاملات راجعه به عین یا منافع اموال غیرمنقوله که در دفتر املاک ثبت نشده. ۲- صلحنامه و هبه نامه و شرکتنامه.»
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "فرق هبه و ابرا | راهنمای جامع تفاوت های حقوقی و نکات کلیدی" هستید؟ با کلیک بر روی قوانین حقوقی، ممکن است در این موضوع، مطالب مرتبط دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "فرق هبه و ابرا | راهنمای جامع تفاوت های حقوقی و نکات کلیدی"، کلیک کنید.



