معرفی سریال محافظ شخصی (Bodyguard)

محافظ شخصی یا Bodyguard، یه سریال هیجان انگیز بریتانیاییه که با داستانی پر از تعلیق، شما رو میخکوب میکنه. این درام جنایی-سیاسی، ماجرای یک کهنه سرباز جنگ رو روایت میکنه که حالا محافظ وزیر کشوره و درگیر توطئه های پیچیده ای میشه و مرز بین وظیفه و چالش رو به چالش میکشه. این سریال محصول سال ۲۰۱۸ بی بی سی وان (BBC One) هست و تو شش قسمت نفس گیر، تونست رکورد بیننده رو جابجا کنه و تبدیل به یکی از پربیننده ترین درام های تاریخ بی بی سی بشه. با امتیازهای عالی تو سایت هایی مثل IMDb و Rotten Tomatoes، دیگه نیازی نیست بگیم که با یه شاهکار طرف هستیم.

اگه دنبال یه تریلر سیاسی-جنایی می گردید که مو به تنتون سیخ کنه و تا آخرین لحظه حدس زدن براتون سخت باشه، محافظ شخصی همون چیزیه که میخواید. این سریال فقط یه اکشن ساده نیست، بلکه لایه های عمیقی از سیاست، روان شناسی و تأثیر جنگ روی آدما رو نشون میده. پس آماده باشید تا با ما تو این سفر پرپیچ وخم، تمام جنبه های این سریال رو کشف کنیم و ببینیم چرا اینقدر تو دل مخاطبا جا باز کرده.

داستان سریال محافظ شخصی (Bodyguard): وقتی وظیفه و چالش گره می خورن

تصور کنید که یه کهنه سرباز جنگی هستید که از اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) رنج میبرید، تو زندگی شخصی تون هم با همسرتون مشکل دارید و حالا وظیفه محافظت از وزیر کشور رو به عهده گرفتید. وزیری که همونقدر که جاه طلبه، همونقدر هم ممکنه هدف سوءقصد و توطئه باشه. این دقیقاً خلاصه داستانی محافظ شخصی هست. سریال ما رو با گروهبان دیوید باد (با بازی درخشان ریچارد مدن) آشنا میکنه؛ مردی که قهرمانانه تو جنگ خدمت کرده ولی حالا سایه سنگین جنگ همیشه روی دوششه.

دیوید بعد از اینکه تو یه عملیات تروریستی تو لندن با هوش و شجاعتش از یه فاجعه بزرگ جلوگیری میکنه، به عنوان محافظ شخصی جولیا مونتاگ (کیلی هاوس)، وزیر کشور بریتانیا، منصوب میشه. جولیا یه زن قدرتمند و سیاستمدار جاه طلبه که برنامه های امنیتی جنجالی داره و همین باعث میشه دشمنان زیادی داشته باشه. اما اینجا داستان پیچیده تر میشه؛ دیوید با سیاست های جولیا موافق نیست و تو ذهن خودش کلی باهاش درگیره. وظیفه حرفه ای اون ایجاب میکنه که جون جولیا رو حفظ کنه، اما عقاید شخصی اش با سیاست های اون تو تضاد کامله. اینجاست که می فهمیم این سریال فقط درباره محافظت فیزیکی نیست، بلکه یه جنگ روانی درونیه.

خلاصه ای بدون اسپویلر از خط اصلی داستان: شروع یه ماجرای نفس گیر

همونطور که گفتیم، دیوید باد، قهرمان جنگ که حالا پلیس محافظتی هست، وظیفه پیدا میکنه از وزیر کشور، جولیا مونتاگ، مراقبت کنه. جولیا کسیه که مواضع سیاسی سفت و سختی در مورد امنیت ملی و مبارزه با تروریسم داره، و همین باعث میشه که هم طرفدارهای پروپاقرصی داشته باشه و هم دشمنان قسم خورده. از همون لحظه اول، ما شاهد یه کشمکش پنهان بین دیوید و جولیا هستیم؛ دیوید از جنگ آسیب های روحی زیادی دیده و دیدگاهش نسبت به بعضی سیاست ها با جولیا فرق میکنه. این تضاد، یه لایه شخصیتی خیلی جذاب به سریال میده.

در طول سریال، اتفاقات مرموز و پرتنشی رخ میده که نشون میده زندگی جولیا تو خطر جدیه. دیوید باید با تمام توان از اون محافظت کنه، در حالی که خودش هم درگیر گذشته اش و مسائل خانوادگیشه. هر قسمت پر از غافلگیری، توطئه و شک و تردیده. نمیدونید به کی اعتماد کنید و کی رو دشمن بدونید. این سریال شما رو حسابی تو نخ قصه میذاره و مدام از خودتون می پرسید: حالا چی میشه؟ کی قابل اعتماده؟ واقعیت چیه؟

زیر و بم ماجرا: مضامین عمیق و لایه های پنهان

محافظ شخصی فقط یه تریلر اکشن نیست، بلکه مثل یه آینه، مسائل مهم و جدی جامعه رو به ما نشون میده. یکی از مهمترین مضامینی که تو این سریال بهش پرداخته میشه، اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) هست. دیوید باد یه نمونه واقع گرایانه از کسیه که با زخم های روحی جنگ دست و پنجه نرم میکنه. نشون میده که چطور گذشته میتونه روی حال و آینده یه آدم تأثیر بذاره و چالش های روزمره اش رو دوچندان کنه. سریال با جزئیات این موضوع رو نشون میده و به خوبی تأثیرات مخرب جنگ رو روی روان آدما به تصویر میکشه.

از طرف دیگه، این سریال به صورت عمیقی به سیاست بریتانیا و پیچیدگی هاش میپردازه. مسائلی مثل تهدیدات تروریستی، نظارت دولتی، رقابت های قدرت بین سیاستمدارها و فسادهای احتمالی، همه و همه تو دل داستان جای دارن. این جنبه ها باعث میشه که سریال نه تنها هیجان انگیز باشه، بلکه یه تحلیل جذاب از پشت پرده های قدرت رو هم به ما ارائه بده. همچنین، موضوع اعتماد و وفاداری هم خیلی پررنگه. دیوید باید به جولیا وفادار باشه، اما آیا میتونه بهش اعتماد کنه؟ آیا جولیا خودش قابل اعتماده؟ این سوالات مدام ذهن مخاطب رو درگیر میکنه و مرز بین خوب و بد، وظیفه و خیانت رو حسابی محو میکنه.

محافظ شخصی هنرمندانه مرز بین وظیفه حرفه ای و باورهای شخصی رو به تصویر میکشه، جایی که هر قدم میتونه عواقب جبران ناپذیری داشته باشه.

بازیگران و نقش آفرینی های درخشان: ستاره های Bodyguard که کولاک کردن!

یکی از دلایلی که محافظ شخصی رو تا این حد جذاب و دیدنی کرده، بازی های فوق العاده بازیگراشه. ریچارد مدن و کیلی هاوس، جوری نقش هاشون رو بازی کردن که انگار واقعاً همون شخصیت ها هستن. ارتباط بینشون، کشمکش های پنهان و آشکار، و ابعاد روان شناختی هر کدوم از کاراکترها، همه و همه به بهترین شکل ممکن نمایش داده شده.

ریچارد مدن در نقش گروهبان دیوید باد: کهنه سرباز خسته و هوشیار

ریچارد مدن، که قبلاً با نقش راب استارک تو بازی تاج و تخت حسابی دلبری کرده بود، تو محافظ شخصی یه شاهکار دیگه رقم میزنه. نقش دیوید باد یه نقش به شدت پیچیده و چندبعدیه. از یه طرف، دیوید یه محافظ سرسخت، باهوش و با اراده است که تو صحنه های اکشن بیننده رو میخکوب میکنه. از طرف دیگه، یه مرد آسیب پذیره که با کابوس های جنگ دست و پنجه نرم میکنه و تلاش میکنه از همسر و بچه هاش محافظت کنه، در حالی که زندگی شخصی اش حسابی بهم ریخته.

مدن تونسته این ترکیب از قدرت و آسیب پذیری رو به بهترین شکل نشون بده. چشم های خسته اش، لحن صدای پر از تردیدش و حرکات حساب شده اش، همه و همه باعث میشن با شخصیت دیوید همذات پنداری کنید. بازی او به قدری تأثیرگذار بود که جایزه گلدن گلوب بهترین بازیگر مرد سریال های درام رو از آن خودش کرد و منتقدا حسابی ازش تعریف و تمجید کردن. این نقش بدون شک نقطه عطف بزرگی تو کارنامه هنری ریچارد مدن به حساب میاد.

کیلی هاوس در نقش وزیر کشور جولیا مونتاگ: قدرتمند، مرموز و آسیب پذیر

کیلی هاوس، تو نقش جولیا مونتاگ، یه بازی خیره کننده دیگه ارائه میده. جولیا یه شخصیت واقعاً پیچیده اس؛ یه سیاستمدار قدرتمند و بی رحم که برای رسیدن به اهدافش حاضره هر کاری بکنه، اما زیر این ظاهر سفت و سخت، یه زن تنها و آسیب پذیر پنهان شده. هاوس تونسته این ابعاد مختلف شخصیت جولیا رو به بهترین شکل به تصویر بکشه. از لحظات قدرتمندی که جلوی دوربین ظاهر میشه و با قاطعیت حرف میزنه، تا لحظات تنهایی و ترسش که فقط دیوید اونا رو میبینه.

ارتباط بین جولیا و دیوید، یه کاتالیزور مهم تو داستانه و بازی درخشان کیلی هاوس باعث میشه این ارتباط خیلی واقعی و باورپذیر باشه. او هم برای بازی تو این نقش نامزد جایزه بهترین بازیگر بفتا شد که نشون دهنده کیفیت بالای بازیگریشه. بدون شک، نقش جولیا مونتاگ یکی از به یاد ماندنی ترین نقش های کیلی هاوسه و نمیشه محافظ شخصی رو بدون حضور قدرتمند اون تصور کرد.

بقیه بازیگرای کلیدی و نقش پررنگشون

البته که فقط این دو ستاره نیستن که تو محافظ شخصی خوش درخشیدن. سایر بازیگرا هم نقش های مکمل خودشون رو به بهترین شکل ایفا کردن و به عمق بخشیدن به داستان کمک زیادی کردن. مثلاً شخصیت های پلیس های ارشد، دستیاران سیاسی جولیا، و حتی خانواده دیوید، هر کدوم به نوعی به پیچیدگی داستان و تعلیقش اضافه میکنن. هر کدوم از این شخصیت ها لایه های پنهان خودشون رو دارن که باعث میشه سریال رو تا آخرین لحظه با هیجان دنبال کنید و به هیچ کس به راحتی اعتماد نکنید.

مثلاً، حضور بازیگرانی مثل سوفی راندل در نقش ویکی باد (همسر سابق دیوید) و وینسنت فرانکلین در نقش فرمانده مایکل نِش، به داستان ابعاد انسانی و حرفه ای بیشتری میده و به درک بهتر چالش های دیوید کمک میکنه. این شبکه گسترده از شخصیت ها، باعث میشه که محافظ شخصی یه دنیای کامل و باورپذیر رو جلوی چشم مخاطب قرار بده.

پشت صحنه: مغز متفکر جد مرکوریو و تیم سازنده

هر سریال موفقی، یه تیم حرفه ای و یه ذهن خلاق پشت سرش داره. محافظ شخصی هم از این قاعده مستثنی نیست. جد مرکوریو، نویسنده و خالق این سریال، واقعاً یه نابغه تو زمینه تریلرهای پرتعلیقه و تونسته با این سریال، مهارت خودش رو به اوج برسونه.

جد مرکوریو: نویسنده و خالق سریال، نابغه تعلیق

اگه با کارهای جد مرکوریو آشنا باشید، میدونید که تخصصش تو ساختن داستان های پرپیچ وخم و غیرقابل پیش بینیه که از همون لحظه اول شما رو درگیر میکنه. او قبلاً با سریال تحسین شده Line of Duty (خط وظیفه) هم نشون داده بود که چقدر تو نوشتن تریلرهای پلیسی استاد هست. تو محافظ شخصی، مرکوریو دوباره تونسته یه داستان گیرا و پر از غافلگیری خلق کنه که مخاطب رو تا آخرین لحظه تو شک و تردید نگه میداره.

سبک نگارش مرکوریو اینجوریه که هیچوقت نمیتونید حدس بزنید که تو قسمت بعدی چی میشه. شخصیت ها هر لحظه ممکنه کاری کنن که انتظارش رو ندارید، و پیچش های داستانی اونقدر غیرمنتظره ان که نفس هاتون رو تو سینه حبس میکنن. او استاد نشون دادن فساد تو سیستم های دولتی و پلیسیه و این موضوع رو تو محافظ شخصی هم به بهترین شکل نشون میده. مکالمات هوشمندانه، سرعت بالای روایت و تمرکز روی جزئیات روان شناختی شخصیت ها، از ویژگی های بارز کارهای مرکوریو هست.

کارگردانی و فضاسازی: نفس هاتون حبس میشه!

کارگردانی محافظ شخصی هم به همون اندازه فیلم نامه قوی و حرفه ایه. کارگردان ها تونستن با استفاده از زوایای دوربین هوشمندانه، نورپردازی مناسب و تدوین سریع، یه اتمسفر پر از تعلیق، هیجان و اضطراب خلق کنن. صحنه های اکشن، به خصوص سکانس های مربوط به درگیری ها و تعقیب و گریزها، خیلی واقع گرایانه و نفس گیر فیلم برداری شدن.

لحظات آرام تر و دراماتیک تر سریال هم به خوبی پردازش شدن و اجازه میدن که مخاطب با عمق شخصیت ها و درگیری های درونی دیوید و جولیا آشنا بشه. فیلم برداری شهری لندن، ساختمان های دولتی و فضاهای پر از استرس، همه و همه به ایجاد حس واقعیت و خطر کمک میکنن. در مجموع، تیم سازنده تونستن یه بسته بندی بصری فوق العاده برای داستان جذاب مرکوریو فراهم کنن که تجربه تماشا رو چند برابر لذت بخش تر میکنه.

چرا Bodyguard شد یک پدیده؟ موفقیت ها و افتخارات

محافظ شخصی از همون اولین قسمتش تونست حسابی سر و صدا کنه و تو بریتانیا و بعدش تو تمام دنیا، تبدیل به یه پدیده بشه. این موفقیت اتفاقی نبود؛ ترکیب یه داستان عالی، بازی های خیره کننده و کارگردانی حرفه ای، باعث شد که این سریال تو همه جا مورد توجه قرار بگیره.

رکوردهای بیننده و بازخورد بی سابقه: همه چشم ها به BBC بود!

وقتی محافظ شخصی پخش شد، تونست تو همون قسمت اول، بیشترین تعداد بیننده رو برای یه درام جدید تو تاریخ بی بی سی وان به خودش اختصاص بده. این سریال تو بریتانیا، به پربیننده ترین درام سال ۲۰۱۸ تبدیل شد و حتی از سریال های پرطرفدار دیگه هم جلو زد. میلیون ها نفر هر هفته پای تلویزیون منتظر قسمت بعدی بودن و بعد از پخش، شبکه های اجتماعی پر میشد از بحث و تحلیل درباره اتفاقات سریال. این سطح از علاقه و توجه نشون میده که محافظ شخصی چقدر تونسته با مخاطب ارتباط برقرار کنه و اونا رو هیجان زده کنه.

فینال این سریال تو بریتانیا بیش از 17 میلیون بیننده داشت که یه رکورد فوق العاده برای یه درام تلویزیونیه. این عدد، نه فقط برای بی بی سی، بلکه برای صنعت تلویزیون بریتانیا هم یک موفقیت بزرگ محسوب میشه و نشون میده که چطور یه سریال باکیفیت میتونه مردم رو پای تلویزیون بنشونه.

جوایز و نامزدی های معتبر: شایسته تقدیر!

موفقیت محافظ شخصی فقط به تعداد بیننده محدود نشد و این سریال تونست جوایز و نامزدی های معتبر زیادی رو هم کسب کنه:

• گلدن گلوب: ریچارد مدن برای بازی درخشانش تو نقش دیوید باد، جایزه بهترین بازیگر مرد سریال های درام رو از آن خودش کرد.
• بفتا (BAFTA): سریال نامزدی های متعددی از جمله بهترین درام، بهترین بازیگر مرد (ریچارد مدن) و بهترین بازیگر زن (کیلی هاوس) رو به دست آورد.
• امی (Emmy): محافظ شخصی نامزد جایزه بهترین سریال درام بین المللی شد که نشون دهنده اعتبار جهانی اونه.

این لیست بلندبالای جوایز و نامزدی ها، تأیید میکنه که این سریال نه تنها تو چشم مخاطبا، بلکه از نظر منتقدا و متخصصین صنعت هم یه کار فوق العاده بوده.

نظر منتقدها و محبوبیت جهانی: از لندن تا هالیوود!

منتقدان از سراسر دنیا، از محافظ شخصی حسابی تعریف کردن. اونا فیلم نامه جد مرکوریو رو بی نقص، بازی های ریچارد مدن و کیلی هاوس رو خیره کننده و تعلیق سریال رو بی نظیر دونستن. نقدها معمولاً بر سرعت بالای داستان، غافلگیری های مداوم و قدرت شخصیت پردازی تأکید داشتن.

محبوبیت جهانی سریال هم بعد از پخش از نتفلیکس، حسابی بیشتر شد. از آمریکا گرفته تا آسیا و اروپا، همه شیفته این تریلر بریتانیایی شدن. این سریال تونست به خوبی ثابت کنه که یه داستان جذاب، فراتر از مرزها و فرهنگ ها، میتونه با همه مخاطبا ارتباط برقرار کنه و اونا رو به خودش جذب کنه.

«محافظ شخصی» یک تجربه تماشای بی نظیره که شما رو تا آخرین لحظه روی صندلی هاتون نگه میداره.

فصل دوم سریال محافظ شخصی: آیا باید منتظر باشیم؟

با این حجم از موفقیت و محبوبیت، طبیعیه که طرفدارا دنبال خبرهای فصل دوم باشن. سوال آیا Bodyguard برمی گرده؟ یکی از پر تکرارترین سوالاتیه که بعد از اتمام فصل اول مطرح شده. اما وضعیت فصل دوم این سریال کمی پیچیده و پر از ابهامه.

وضعیت فعلی تولید: خبر خوب داریم یا نه؟

از زمان پخش فصل اول در سال ۲۰۱۸، جد مرکوریو و تیم سازنده بارها در مورد ساخت فصل دوم صحبت کردن، اما تا الان هیچ خبر رسمی و قطعی درباره شروع تولید یا تاریخ پخش منتشر نشده. مرکوریو همیشه گفته که ایده هایی برای ادامه داستان داره و ریچارد مدن هم ابراز علاقه کرده که دوباره نقش دیوید باد رو بازی کنه. اما با این حال، هنوز خبری از کلید خوردن پروژه نیست.

شایعات و خبرهایی مبنی بر مذاکرات و برنامه ریزی ها وجود داره، ولی با توجه به مشغله های زیاد بازیگران اصلی و همچنین خود مرکوریو (که درگیر پروژه های دیگه مثل فصل های جدید Line of Duty بوده)، به نظر میاد که جمع کردن دوباره این تیم کار آسونی نیست. خیلی ها امیدوارن که بی بی سی بالاخره تصمیم نهایی رو برای ساخت فصل دوم بگیره، اما فعلاً باید منتظر موند.

حرف های سازنده ها و بازیگرا: آیا برگشتنی در کاره؟

جد مرکوریو در مصاحبه های مختلف گفته که «فصل دوم فقط در صورتی ساخته میشه که یه داستان خیلی قوی و خوب داشته باشیم که بتونه از فصل اول هم بهتر باشه.» او نمیخواد فقط برای پول یا شهرت، یه فصل دوم ضعیف بسازه. این دیدگاه نشون میده که اونا به کیفیت کارشون اهمیت زیادی میدن.

ریچارد مدن هم تو چند مصاحبه اعلام کرده که اگه داستان خوب باشه، حتماً دوست داره دوباره برگرده. اما خب، از وقتی که محافظ شخصی پخش شد، مدن حسابی سرش شلوغ شده و تو پروژه های بزرگ هالیوودی هم بازی کرده، که این موضوع زمان بندی برای فصل دوم رو سخت تر میکنه. کیلی هاوس هم با اینکه شخصیتش تو فصل اول به سرانجام رسید، اما همیشه از تجربه کار تو این سریال به خوبی یاد کرده.

چالش ها و احتمالات: چرا فصل دوم شاید دیر بیاد؟

چند تا دلیل اصلی میتونه باعث تأخیر یا حتی عدم ساخت فصل دوم بشه:

1. مشغله بازیگران: ریچارد مدن بعد از این سریال به یک ستاره بین المللی تبدیل شد و پروژه های زیادی داره. هماهنگی زمان بندی او برای یه فصل کامل، خیلی سخته.
2. فشار انتظارات: فصل اول اونقدر موفق بود که هر فصل دومی با یه فشار خیلی زیاد از طرف منتقدان و مخاطبان روبرو میشه. مرکوریو باید مطمئن باشه که میتونه داستانی به همون اندازه قوی یا حتی قوی تر ارائه بده.
3. پیچیدگی داستان: پایان فصل اول، با اینکه بعضی گره ها رو باز کرد، اما امکان ادامه دادن داستان دیوید باد رو هم فراهم میکنه. اما پیدا کردن یه مسیر داستانی جدید که جذابیت فصل اول رو داشته باشه، چالش برانگیزه.

با همه این اوصاف، امیدها برای دیدن دوباره دیوید باد همچنان زنده اس. شاید با کمی صبر، بتونیم شاهد بازگشت این سریال محبوب باشیم.

چرا باید محافظ شخصی (Bodyguard) رو حتماً ببینید؟

اگه تا اینجا این مقاله رو خوندید و هنوز شک دارید که محافظ شخصی ارزش دیدن داره یا نه، باید بگم که این سریال واقعاً یک تجربه تماشای فراموش نشدنیه. دلایل زیادی هست که این درام بریتانیایی رو تبدیل به یه اثر ضروری برای هر علاقه مند به سریال کرده.

اول از همه، داستان پیچیده و پر از تعلیقش. این سریال شما رو از همون دقیقه اول میخکوب میکنه و تا آخرین ثانیه هم نمیتونید از صفحه نمایش دل بکنید. هر قسمت پر از غافلگیریه و هیچوقت نمیتونید حدس بزنید که تو لحظه بعد چه اتفاقی میفته. جد مرکوریو استاد ساختن یه معمای چند لایه اس که شما رو وادار میکنه به همه چیز شک کنید.

بعد از اون، بازی های درخشان بازیگراشه. ریچارد مدن تو نقش دیوید باد، واقعاً اوج هنرنماییش رو نشون میده. او همزمان قوی، آسیب پذیر، باهوش و خسته اس. کیلی هاوس هم در نقش جولیا مونتاگ، یه سیاستمدار قدرتمند و در عین حال مرموز و آسیب پذیر رو به تصویر میکشه. شیمی بین این دو نفر، یکی از نقاط قوت اصلی سریاله.

اگه به سریال های سیاسی، جاسوسی، درام های روان شناختی یا اکشن های هیجان انگیز علاقه دارید، محافظ شخصی همون چیزیه که دنبالش هستید. این سریال علاوه بر هیجان، به مضامین عمیقی مثل PTSD، سیاست، امنیت ملی و مسائل اخلاقی هم میپردازه که باعث میشه نه تنها سرگرم بشید، بلکه به فکر فرو برید. صحنه های اکشنش هم عالیه و نفس تون رو تو سینه حبس میکنه.

در نهایت، محافظ شخصی یه سریال با کیفیت بالاست که تو همه جنبه ها، از فیلم نامه و کارگردانی گرفته تا بازیگری و فضاسازی، نمره عالی میگیره. کمتر سریالی پیدا میشه که بتونه اینقدر رکورد بزنه و این همه تحسین منتقدان و مخاطبان رو به خودش جلب کنه. پس اگه دنبال یه سریال جذاب، هوشمندانه و پر از آدرنالین هستید که تا مدت ها تو ذهنتون بمونه، محافظ شخصی رو از دست ندید.

اگه Bodyguard رو دوست داشتید، این سریال ها رو هم از دست ندید!

اگه محافظ شخصی رو دیدید و حسابی ازش خوشتون اومده، احتمالاً دنبال سریال های مشابهی هستید که بتونن همونقدر شما رو هیجان زده کنن. خوشبختانه، ژانر تریلر سیاسی-جنایی پر از آثار درجه یکه. اینجا چند تا پیشنهاد داریم که ممکنه براتون جذاب باشه:

• Line of Duty (خط وظیفه): این هم یه شاهکار دیگه از جد مرکوریو، خالق محافظ شخصی هست. اگه از نحوه پیچیده سازی داستان و تعلیق تو Bodyguard لذت بردید، Line of Duty که درباره فساد پلیسیه، قطعاً شما رو مجذوب میکنه.
• Homeland (سرزمین مادری): این سریال آمریکایی که درباره جاسوسی و تروریسمه، با تمرکز روی شخصیت های پیچیده و داستان های پرپیچ وخم سیاسی، میتونه حسابی شما رو سرگرم کنه.
• 24 (۲۴): اگه اکشن سریع، زمان واقعی و قهرمانانی که باید دنیا رو نجات بدن دوست دارید، 24 با جک بائر افسانه ای، یه انتخاب عالیه. هر قسمت یک ساعت از زمان واقعی رو نشون میده.
• The Night Manager (مدیر شب): یه مینی سریال بریتانیایی دیگه با بازی تام هیدلستون و هیو لوری که درباره یک جاسوس مخفی هست. پر از تعلیق و دسیسه های بین المللیه.
• Luther (لوتر): اگه دنبال یه درام جنایی تاریک تر و شخصیت محور می گردید، لوتر با بازی ادریس البا در نقش یه کارآگاه نابغه اما آشفته، میتونه انتخاب مناسبی باشه.

این سریال ها همگی نقاط مشترکی با محافظ شخصی دارن، از جمله تعلیق بالا، شخصیت های چندوجهی و پرداختن به مسائل سیاسی و امنیتی. پس اگه به دنبال تجربه های مشابه هستید، حتماً یه نگاهی به این لیست بندازید.

به طور خلاصه، محافظ شخصی یه سریال هیجان انگیز و پر از تعلیق از آب دراومد که با داستانی هوشمندانه و بازی های قوی، تونست خودش رو تو قلب مخاطبان جای بده. این درام بریتانیایی نه تنها از نظر تعداد بیننده رکورد زد، بلکه جوایز و تحسین منتقدان رو هم به خودش اختصاص داد و جایگاه ویژه ای تو بین بهترین سریال های سال های اخیر پیدا کرد. اگه تا الان فرصت دیدن این شاهکار رو نداشتید، حالا وقتشه که این تجربه نفس گیر رو شروع کنید و با دیوید باد و جولیا مونتاگ همراه بشید.