خلاصه کتاب اسلحه، میکرب و فولاد (جرد دایموند)

خلاصه کتاب اسلحه، میکرب و فولاد: سرنوشت جوامع انسانی ( نویسنده جرد دایموند )
کتاب «اسلحه، میکروب و فولاد» جرد دایموند می گه چرا بعضی جوامع پیشرفت کردن و بقیه نه؟ خب، جوابش به ژنتیک و نژاد ربطی نداره، بلکه ریشه اش تو تفاوت های محیطی و جغرافیایی قاره هاست. این عوامل طبیعی باعث شدن مسیر تاریخ برای ملت ها فرق کنه.
فکرشو بکنید، یه روز گرم تابستونی تو پاپوآ گینه نو، یه بومی محلی از یه زیست شناس آمریکایی به اسم جرد دایموند می پرسه: «چرا شما سفیدپوستا این همه چیزای خوب دارین و ما نداریم؟» این سوال ساده، جرقه یه تحقیق بزرگ رو تو ذهن دایموند می زنه. تحقیقاتی که سال ها طول می کشه و آخرش تبدیل می شه به یه کتاب بی نظیر به اسم «اسلحه، میکروب و فولاد: سرنوشت جوامع انسانی». این کتاب که جایزه معتبر پولیتزر رو هم برده، می خواد بهمون بگه که چرا بعضی ملت ها تو طول تاریخ پیشرفت های چشمگیری داشتن و تونستن بر بقیه مسلط بشن، در حالی که یه عده دیگه عقب موندن. دایموند تو کتابش کلاً نظریه های نژادپرستانه رو رد می کنه و میگه که تفاوت های ژنتیکی و هوشی بین مردم نقشی تو این برتری نداشته. پس چی نقش داشته؟ بیاین با هم یه نگاهی بندازیم به ایده های اصلیش.
اسلحه، میکروب و فولاد: ابزارهای تسلط تمدن ها
حتماً تا حالا این سوال براتون پیش اومده که اروپایی ها چطوری تونستن با تعداد کمشون، قاره های بزرگ و پرجمعیت دیگه رو فتح کنن؟ دایموند تو کتابش میگه که سه عامل اصلی مثل یه مثلث قدرتمند پشت این پیروزی ها بودن: «اسلحه»، «میکروب» و «فولاد». این سه تا کلمه کلیدی، در واقع نمادهایی از برتری نظامی، بیولوژیکی و تکنولوژیکی هستن که ریشه هاشون به شرایط محیطی و جغرافیایی برمی گرده.
اسلحه (Guns): نماد برتری نظامی و تکنولوژیک
وقتی صحبت از «اسلحه» می شه، یاد قدرت نظامی و تکنولوژی های پیشرفته می افتیم. اروپایی ها تونستن سلاح های گرم و باروت رو خیلی زودتر توسعه بدن. یه مثال بارز از این برتری رو می شه تو داستان فتح امپراتوری اینکاها توسط فرانسیسکو پیزارو دید. پیزارو با فقط ۱۶۸ سرباز تونست هزاران جنگجوی اینکا رو تو یه چشم به هم زدن شکست بده و امپراتورشون، آتاهوالپا رو اسیر کنه. دلیلش چی بود؟ خب، اسپانیایی ها اسب، شمشیر فولادی، زره و تفنگ های باروتی داشتن. اینکاها نهایت با نیزه و تیر و کمان می جنگیدن. فرقشون مثل زمین تا آسمون بود! حالا سوال اینجاست: چطوری اروپایی ها به این تکنولوژی ها رسیدن؟ دایموند میگه که تولید مازاد غذا و جمعیت بیشتر باعث شد که یه سری از آدما دیگه مجبور نباشن فقط برای سیر کردن شکمشون کار کنن. این تخصص گرایی باعث شد که مخترعا، صنعتگرا و سربازای حرفه ای به وجود بیان و تکنولوژی نظامی هم پیشرفت کنه.
میکروب (Germs): پیام آوران پنهان مرگ
شاید باور نکنید، اما یکی از بزرگترین متحدان اروپایی ها تو فتوحاتشون، همین «میکروب ها» بودن! بیماری هایی مثل آبله، سرخک، آنفولانزا و طاعون که تو اوراسیا (اروپا و آسیا) به خاطر زندگی نزدیک با حیوانات اهلی رایج شده بودن، برای مردم این قاره ها دیگه خیلی کشنده نبودن، چون سیستم ایمنی بدنشون باهاشون آشنا بود. ولی وقتی اروپایی ها پا به قاره های جدید مثل آمریکا و استرالیا گذاشتن، این بیماری ها مثل یه موج سونامی، جمعیت های بومی رو از پا درآوردن. بومی ها هیچ مقاومتی در برابر این ویروس ها نداشتن و در بعضی مناطق، ۹۵ درصد جمعیتشون از بین رفت. این یعنی قبل از اینکه حتی اروپایی ها به جنگ و خونریزی برسن، بیماری ها کارشون رو کرده بودن و راه رو برای استعمار راحت تر می کردن. واقعاً ترسناکه که چقدر یه ویروس کوچیک می تونه سرنوشت یه تمدن رو عوض کنه، نه؟
فولاد (Steel): بنیان کشاورزی، صنعت و توسعه
«فولاد» فقط یه فلز ساده نیست، نماد پیشرفت صنعتی و تکنولوژیکیه. از هزاران سال پیش، جوامعی که به تکنولوژی تولید ابزارهای فلزی (خصوصاً فولاد) دست پیدا کردن، یه قدم از بقیه جلوتر بودن. ابزارهای فولادی تو کشاورزی معجزه کردن؛ شخم زدن زمین با گاوآهن فولادی خیلی راحت تر و پربازده تر از ابزارهای چوبی یا سنگی بود. این یعنی غذای بیشتر، جمعیت بیشتر. تو ساخت وساز هم همینطور، ابزارهای فلزی به ساختن شهرهای بزرگ و پیچیده کمک کردن. و البته تو جنگ، شمشیر و زره فولادی برتری نظامی رو به ارمغان آوردن. اوراسیا به منابع معدنی مناسب برای تولید آهن و فولاد دسترسی خوبی داشت و این خودش یه مزیت بزرگ بود. به همین دلیل، اون ها تونستن هم تو کشاورزی پیشرفت کنن، هم تو صنعت و هم تو جنگ.
ریشه های عمیق تر: جبر جغرافیایی و محیط زیست
حالا ممکنه بپرسید که چرا اوراسیا تونست به «اسلحه، میکروب و فولاد» دست پیدا کنه و بقیه قاره ها نه؟ دایموند می گه که ریشه همه این تفاوت ها به همون تفاوت های محیطی و جغرافیایی برمی گرده. یعنی قضیه از هزاران سال پیش، از همون زمانی که انسان ها شروع به اهلی کردن گیاهان و حیوانات کردن، شروع شده.
انقلاب کشاورزی: نقطه آغاز تحول
«انقلاب کشاورزی» نقطه عطفی تو تاریخ بشری بود. وقتی انسان ها یاد گرفتن که چطور غذا تولید کنن، دیگه مجبور نبودن دائم دنبال شکار و جمع آوری غذا باشن. این تولید مازاد غذا باعث شد جمعیت ها زیاد بشن و آدما تو یه جا ساکن بشن، که بعدش شهرها و تمدن ها به وجود اومدن. اما نکته اینجاست که همه جای دنیا پتانسیل یه انقلاب کشاورزی موفق رو نداشت.
چرا هلال حاصلخیز (Fertile Crescent) پیشتاز بود؟
دایموند نشون می ده که منطقه «هلال حاصلخیز» (همون بین النهرین، ایران، ترکیه و شام امروزی) به خاطر موقعیت جغرافیایی و اقلیمی خاصش، گنجینه ای از بهترین گونه های گیاهی و حیوانی بود که می شد اهلیشون کرد. غلاتی مثل گندم و جو که سرشار از فیبر و مواد مغذی بودن و می شد راحت کشت و ذخیره شون کرد، تو این منطقه به وفور پیدا می شدن. در مقایسه با ذرت آمریکای شمالی که هم کاشتنش سخت تر بود و هم مواد مغذی کمتری داشت، گندم و جو یه نعمت واقعی بودن.
تصور کنید، این مزیت باعث شد که مردمان این مناطق خیلی زودتر از بقیه بتونن غذای کافی برای یه جمعیت رو تامین کنن و حتی مازاد تولید کنن. این مازاد غذا و جمعیت خودش زمینه ساز چیزای دیگه شد.
دایموند استدلال می کند که تفاوت در پیشرفت جوامع، نه به دلیل برتری نژادی یا فرهنگی، بلکه کاملاً به دلیل تفاوت های زیست محیطی و جغرافیایی بوده است. او این نظریه را جبر جغرافیایی می نامد.
حیوانات اهلی: شرکای خاموش تمدن
فقط گیاهان نبودن که مهم بودن، «حیوانات اهلی» هم نقش فوق العاده ای تو پیشرفت تمدن ها داشتن. فکر کنید: گاو برای شخم زدن زمین و شیر و گوشت، اسب برای حمل و نقل و جنگ، گوسفند و بز برای پشم و لبنیات و خوک و مرغ برای گوشت. اوراسیا خوش شانس ترین قاره از نظر داشتن گونه های حیوانی بزرگ و اهلی شدنی بود.
قاره | برخی از حیوانات اهلی اصلی | کاربردها |
---|---|---|
اوراسیا | گاو، اسب، گوسفند، بز، خوک، شتر | کشاورزی، حمل ونقل، لبنیات، گوشت، پشم، منبع بیماری |
آمریکای شمالی و جنوبی | لاما (فقط در آند) | حمل ونقل سبک، پشم (نه برای کشاورزی سنگین یا سواری) |
آفریقا | هیچ حیوان بزرگ اهلی شده ای بومی این قاره نبود (حیوانات اهلی از اوراسیا وارد شدند) | – |
استرالیا | هیچ حیوان بزرگ اهلی شده ای بومی این قاره نبود | – |
دایموند نشون می ده که قاره هایی مثل آفریقا و آمریکا، با اینکه حیات وحش غنی ای داشتن، اما بیشتر حیوانات بزرگشون (مثل گورخر، شیر یا فیل) قابل اهلی کردن نبودن یا اهلی کردنشون خیلی سخت بود. این محرومیت از حیوانات اهلی، تفاوت بزرگی رو تو سرعت توسعه کشاورزی و حمل و نقل بین قاره ها ایجاد کرد. مثلاً اسب، سرعت گسترش امپراتوری ها رو چند برابر کرد، اما قاره ای که اسب اهلی نداشت، از این مزیت بی بهره بود.
محورهای قاره ای: مسیرهای انتشار تمدن
این یکی شاید یکم عجیب به نظر برسه، اما «جهت گیری قاره ها» هم نقش مهمی بازی کرده! اوراسیا یه قاره ای با محور شرقی-غربیه. یعنی چی؟ یعنی تو طول این قاره، عرض جغرافیایی و در نتیجه آب وهوا تقریباً ثابته. این موضوع باعث شد که وقتی یه گیاه یا حیوانی تو یه نقطه اهلی می شد، مثلاً تو هلال حاصلخیز، به راحتی می تونست تو هزاران کیلومتر اون ورتر، تو همون عرض جغرافیایی، گسترش پیدا کنه. ایده ها، تکنولوژی ها و حتی بیماری ها هم سریع تر بین جوامع مختلف اوراسیا پخش می شدن.
حالا آمریکای شمالی و جنوبی رو نگاه کنید، یا آفریقا. این قاره ها محور شمالی-جنوبی دارن. یعنی تو مسیر حرکتشون از شمال به جنوب، آب وهوا و اقلیم به شدت تغییر می کنه. مثلاً ذرت که تو مکزیک اهلی شد، برای اینکه به آمریکای شمالی یا جنوبی برسه، باید از مناطق اقلیمی مختلفی عبور می کرد که همین باعث می شد انتشارش خیلی کندتر باشه. این مانع طبیعی، سرعت تبادل اطلاعات و تکنولوژی رو کم می کرد و جلوی توسعه همزمان رو می گرفت.
پیامدهای زنجیره ای: از کشاورزی تا امپراتوری ها
حالا که فهمیدیم چطور مزایای جغرافیایی به انقلاب کشاورزی و اهلی کردن حیوانات تو اوراسیا کمک کرد، وقتشه ببینیم این اتفاقات چه پیامدهای زنجیره ای ای داشتن که در نهایت منجر به شکل گیری امپراتوری های بزرگ و قدرتمند شد. قضیه مثل دومینو می مونه، یه اتفاق کوچیک باعث یه اتفاق بزرگتر می شه.
تخصص گرایی: ظهور صنعتگران، سربازان و متخصصان
وقتی که یه جامعه تونست مازاد غذا تولید کنه، دیگه همه لازم نبودن کشاورز باشن. بعضی از آدما تونستن برن دنبال کارای دیگه؛ یکی شد آهنگر و فولاد ساخت، یکی شد نجار، یکی شد سرباز و از بقیه محافظت کرد، یکی شد روحانی و کارهای مذهبی رو انجام داد، و یه عده هم شدن متخصصای اداری و به سازماندهی جامعه کمک کردن. این «تخصص گرایی» باعث شد که هر کس تو کار خودش خبره بشه و همین، سرعت پیشرفت جامعه رو چند برابر کرد. فکر کنید چقدر جامعه وقتی هر کس کار خودشو می کنه، منظم تر و کارآمدتر می شه.
سازماندهی سیاسی پیچیده تر: شکل گیری روستاها، شهرها و امپراتوری ها
با افزایش جمعیت و تخصص گرایی، نیاز به یه نظام مدیریتی قوی تر هم بیشتر شد. دیگه یه خانواده یا یه قبیله کوچیک نمی تونست یه شهر رو اداره کنه. این نیاز باعث شد که ساختارهای سیاسی پیچیده تر بشن: از روستاها به شهرهای بزرگ، و از شهرها به پادشاهی ها و در نهایت امپراتوری ها رسیدیم. این سازماندهی های سیاسی قوی، تونستن منابع رو بهتر مدیریت کنن، ارتش های بزرگ تشکیل بدن و قوانین رو اجرا کنن. همون چیزی که تو امپراتوری روم یا چین قدیم می بینیم.
توسعه فناوری و نوآوری: اختراع نوشتار، چرخ و متالورژی
این همه جمعیت و تخصص گرایی، نیاز به ارتباط و ثبت اطلاعات رو هم بیشتر کرد. اینجاست که «نوشتار» اختراع شد. نوشتار به آدما کمک کرد دانششون رو از نسلی به نسل دیگه منتقل کنن و این خودش باعث تسریع نوآوری شد. چرخ، متالورژی (همون دانش کار با فلزات که به تولید فولاد ختم شد) و کلی اختراع دیگه هم تو همین دوره و به خاطر همین شرایط به وجود اومدن. وقتی کلی آدم با ایده های مختلف تو یه جا جمع بشن و وقت آزاد داشته باشن، خلاقیت هم شکوفا می شه!
برتری محیطی اوراسیا در دسترسی به گونه های گیاهی و حیوانی قابل اهلی سازی و محور شرقی-غربی، باعث شد انقلاب کشاورزی زودتر و مؤثرتر در این قاره رخ دهد و زنجیره ای از پیامدهای مثبت از جمله مازاد غذا، جمعیت زیاد، تخصص گرایی و نوآوری های تکنولوژیکی را در پی داشته باشد.
نیروی انسانی و ارتش های سازمان یافته: قدرت نظامی برای فتح و دفاع
وقتی یه جامعه مازاد غذا داره و جمعیتش زیاده، می تونه یه ارتش بزرگ و سازمان یافته هم تشکیل بده. این سربازا دیگه لازم نیست خودشون غذا کشت کنن، چون کشاورزا این کارو براشون انجام می دن. این ارتش های قدرتمند، هم برای دفاع از خودشون و هم برای فتح سرزمین های دیگه استفاده می شدن. همین بود که اروپایی ها تونستن با تکیه بر این قدرت نظامی که ریشه تو پیشرفت های کشاورزی و تکنولوژیکی داشت، دنیا رو فتح کنن.
نگاهی به سایر نقاط جهان: استثنائات و الگوها
تا اینجا دیدیم که جرد دایموند چطور برتری اروپایی ها رو به عوامل جغرافیایی و محیطی ربط می ده. اما آیا این نظریه برای همه جای دنیا صادقه؟ آیا هیچ استثنائی وجود نداره؟ دایموند تو کتابش به چند مورد مهم هم اشاره می کنه که دونستنشون خیلی جالبه.
چرا اروپا و نه چین؟
این یه سوال خیلی خوبه! چین تو خیلی از زمینه ها، حتی قبل از اروپا، پیشرفت های فوق العاده ای داشت. باروت، کاغذ، چاپ و کلی چیزای دیگه اول تو چین اختراع شدن. پس چرا اروپا تونست نهایتاً دنیا رو تسخیر کنه و نه چین؟ دایموند اینجا به یه نکته کلیدی اشاره می کنه: «رقابت».
اروپا به خاطر کوهستان ها، رودخونه ها و خلیج های زیادش، به کشورهای کوچیک و رقیب تقسیم شده بود. هر کشور کوچیک سعی می کرد از اون یکی جلوتر باشه و همین رقابت باعث می شد نوآوری و پیشرفت تو اروپا سرعت بگیره. اگه یه پادشاهی یه نوآوری رو رد می کرد یا جلوی پیشرفت یه تکنولوژی رو می گرفت، اون نوآوری می تونست به راحتی تو یه کشور همسایه پذیرفته و توسعه پیدا کنه.
حالا چین رو نگاه کنید. چین یه امپراتوری بزرگ و متمرکز بود. اگه امپراتور یا یه گروه قدرتمند تصمیم می گرفتن که یه نوآوری (مثلاً ساخت کشتی های بزرگ اقیانوس پیما) رو رد کنن یا متوقفش کنن، دیگه هیچ جا برای اون نوآوری وجود نداشت. این تمرکزگرایی بیش از حد، گاهی اوقات باعث ایستایی و رکود می شد. مثلاً ناوگان بزرگ دریاسالار ژنگ هه که تو قرن ۱۵ به آفریقا هم رسید، به دستور امپراتور از بین رفت و چین مسیر کاوشگری اقیانوسی رو دنبال نکرد، در حالی که اروپا همین مسیر رو با اشتیاق دنبال کرد.
سرنوشت قاره های آفریقا، آمریکا و استرالیا
تا الان هم مشخص شد که قاره های آفریقا، آمریکا و استرالیا به خاطر محدودیت های جغرافیایی و زیستی، نتونستن همزمان با اوراسیا توسعه پیدا کنن.
- آفریقا: با اینکه آفریقا حیوانات وحشی زیادی داشت، اما اکثرشون قابل اهلی شدن نبودن. علاوه بر این، جهت گیری شمالی-جنوبی قاره و وجود بیابان های بزرگ مثل صحرا، جلوی انتشار سریع محصولات کشاورزی و ایده ها رو می گرفت. بیماری های گرمسیری هم تو این قاره خیلی شدیدتر بودن.
- آمریکا: تو آمریکا تعداد گیاهان و حیوانات اهلی شدنی خیلی کمتر بود. لاما تنها حیوان بارکش بزرگشون بود که اون هم فقط تو یه منطقه خاص (آند) وجود داشت و قابلیت کشیدن گاوآهن رو نداشت. محور شمالی-جنوبی هم باعث کندی انتشار کشاورزی شد.
- استرالیا: این قاره کلاً از نعمت حیوانات بزرگ اهلی شدنی محروم بود و تنها کانگورو و گونه های خاصی از گیاهان رو داشت که اهلی کردنشون سخت بود. همین باعث شد که بومیان استرالیا تا زمان رسیدن اروپایی ها، بیشتر به شکار و جمع آوری غذا ادامه بدن و تمدن های پیچیده ای مثل اوراسیا رو شکل ندن.
دایموند این موارد رو به عنوان نمونه هایی از اثرات مستقیم جغرافیا بر سرنوشت جوامع توضیح می ده و ثابت می کنه که چطور عوامل محیطی، حتی بدون دخالت انسان، مسیر تاریخ رو برای ملت ها رقم زدن.
جمع بندی و تأثیرات: میراث اسلحه، میکروب و فولاد
خب، رسیدیم به آخر این سفر جذاب تاریخی. کتاب «اسلحه، میکروب و فولاد» یه چیز رو خیلی واضح بهمون نشون می ده: اینکه سرنوشت جوامع انسانی، اونقدر که فکر می کنیم، به برتری نژادی یا هوشی یه عده خاص ربط نداره. پیام اصلی دایموند اینه که عامل تعیین کننده اصلی، همین «محیط زیست» و «جغرافیا» بوده.
اگه یه جامعه به زمین های حاصلخیز، گونه های گیاهی و حیوانی مناسب برای اهلی کردن، و یه محور قاره ای شرقی-غربی دسترسی داشت، شانسش برای توسعه کشاورزی، افزایش جمعیت، تخصص گرایی، نوآوری و در نهایت قدرت نظامی خیلی بیشتر بود. این نظریه یه انقلاب واقعی تو درک ما از تاریخ بشر بود و خیلی ها رو به فکر فرو برد.
البته، مثل هر نظریه بزرگ دیگه ای، این کتاب هم منتقدای خودش رو داره. بعضیا می گن که دایموند زیادی روی «جبر جغرافیایی» تاکید کرده و نقش عوامل فرهنگی، سیاسی و فردی رو نادیده گرفته. مثلاً ممکنه بگن که چرا یه جامعه تو یه منطقه جغرافیایی خاص، یه نوآوری رو پذیرفت و جامعه دیگه تو همون منطقه نه؟ یا اینکه چرا تو بعضی جاها، با وجود منابع خوب، پیشرفت کافی اتفاق نیفتاد؟
با این حال، نمی شه انکار کرد که «اسلحه، میکروب و فولاد» یه شاهکاره که دید ما رو نسبت به تاریخ و نابرابری های جهانی بازتر می کنه. این کتاب بهمون یادآوری می کنه که چقدر محیط اطرافمون می تونه روی مسیر زندگی و سرنوشت ما تاثیرگذار باشه. پس دفعه بعدی که به نقشه جهان نگاه می کنید، شاید با یه دید کاملاً متفاوت بهش نگاه کنید.
سوالات متداول
کتاب اسلحه، میکروب و فولاد درباره چیست؟
این کتاب به قلم جرد دایموند، به دنبال پاسخ به این سواله که چرا جوامع مختلف در طول تاریخ به درجات متفاوتی از پیشرفت رسیدن و بعضی ها تونستن بر بقیه مسلط بشن. دایموند استدلال می کنه که دلیل اصلی این تفاوت ها، نه نژاد یا فرهنگ، بلکه عوامل محیطی و جغرافیایی مثل دسترسی به گونه های گیاهی و حیوانی قابل اهلی سازی و جهت گیری قاره هاست.
جرد دایموند کیست و چه تخصص هایی دارد؟
جرد دایموند یه زیست شناس، جغرافیدان و مورخ آمریکایی معروفه که تو دانشگاه UCLA تدریس می کنه. تخصص اصلیش زیست شناسی فرگشتی و پرنده شناسيه، اما تو زمینه های تاریخ، زبان شناسی، بوم شناسی و انسان شناسی هم فعالیت های زیادی داره. اون به خاطر رویکرد بین رشته ایش و توانایی اش تو ترکیب علوم مختلف برای توضیح پدیده های تاریخی شناخته شده.
منظور از اسلحه، میکروب و فولاد در عنوان کتاب چیست؟
این سه کلمه نمادی از عواملی هستن که به جوامع اوراسیایی برتری دادن:
- اسلحه: نشان دهنده برتری نظامی و تکنولوژیک در ساخت سلاح های پیشرفته.
- میکروب: اشاره به بیماری های واگیرداری که از حیوانات اهلی به انسان منتقل شدن و برای جمعیت های بومی قاره های دیگه کشنده بودن.
- فولاد: نمادی از پیشرفت متالورژی و توانایی ساخت ابزارهای فلزی (مثل گاوآهن و شمشیر) که به کشاورزی، صنعت و جنگ کمک می کرد.
آیا کتاب نژادپرستی را تأیید می کند؟
نه، اتفاقاً برعکس. یکی از اهداف اصلی کتاب اسلحه، میکروب و فولاد اینه که تئوری های نژادپرستانه و هرگونه فرضیه ای مبنی بر برتری ژنتیکی یا هوشی یک نژاد بر نژاد دیگر رو به طور قاطع رد کنه. دایموند به وضوح بیان می کنه که تفاوت ها در پیشرفت جوامع، ریشه در عوامل محیطی و جغرافیایی دارن، نه تفاوت های ذاتی بین انسان ها.
آیا این کتاب به فارسی ترجمه شده است؟
بله، این کتاب به فارسی هم ترجمه شده و در ایران با نام اسلحه، میکروب و فولاد: سرنوشت جوامع انسانی توسط ناشران مختلفی از جمله نشر بازتاب نگار منتشر شده.
این کتاب چه جوایزی دریافت کرده است؟
اسلحه، میکروب و فولاد جوایز معتبر زیادی رو کسب کرده که مهمترین اون ها شامل:
- جایزه پولیتزر برای آثار عمومی غیرداستانی (۱۹۹۸)
- جایزه اونتیس (Aventis Prize) برای بهترین کتاب علمی
چرا کشاورزی در اوراسیا زودتر توسعه یافت؟
کشاورزی در اوراسیا زودتر توسعه یافت چون این قاره خوش شانس بود که به فراوانی گونه های گیاهی و حیوانی وحشی که قابلیت اهلی سازی بالایی داشتند (مانند گندم، جو، گاو، گوسفند، بز و اسب) دسترسی داشت. علاوه بر این، جهت گیری شرقی-غربی قاره اوراسیا امکان انتشار سریع تر این گونه ها و تکنیک های کشاورزی را در مناطق با آب وهوای مشابه فراهم کرد.
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "خلاصه کتاب اسلحه، میکرب و فولاد (جرد دایموند)" هستید؟ با کلیک بر روی کتاب، به دنبال مطالب مرتبط با این موضوع هستید؟ با کلیک بر روی دسته بندی های مرتبط، محتواهای دیگری را کشف کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "خلاصه کتاب اسلحه، میکرب و فولاد (جرد دایموند)"، کلیک کنید.